با فرارسیدن روزهای پایانی ماه نوامبر، تبوتاب «بلک فرایدی» یا همان جمعه سیاه ایرانی، بار دیگر فضای خرید و شبکههای اجتماعی کشور را فرامیگیرد. در حالی که تصور عمومی از این رویداد، فرصتی بیبدیل برای خرید اقلام ضروری با تخفیفهای استثنایی است، تحلیلها نشان میدهد که واقعیت ماجرا در ایران با ماهیت اصلی و جهانی این پدیده تفاوتهای بنیادینی دارد و اغلب به جای صرفهجویی، به فشاری مضاعف بر بودجه خانوادهها تبدیل میشود. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف جمعه سیاه ایرانی، مقایسه آن با الگوی جهانی و ارائه راهکارهایی برای خریدی هوشمندانهتر میپردازد.
جمعه سیاه جهانی؛ برنامهریزی اقتصادی در برابر هیجان لحظهای
در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، بهویژه در آمریکا و اروپا، بلک فرایدی تنها یک روز برای خریدهای هیجانی نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از استراتژی مالی خانوادهها محسوب میشود. ریشههای این پدیده به روز پس از عید شکرگزاری بازمیگردد که به طور سنتی آغاز فصل خرید کریسمس و فرصتی برای کسبوکارها جهت ورود به «دوره سوددهی» (black) بوده است. در این کشورها:
برنامهریزی دقیق: خانوادهها از هفتهها قبل، فهرستی از اقلام ضروری و گرانقیمت مانند لوازم خانگی، الکترونیک و تجهیزات فنی را تهیه کرده و بودجه مشخصی را برای این روز اختصاص میدهند.
تخفیفهای واقعی و هدفمند: تمرکز بر کالاهایی است که واقعاً مشمول تخفیفهای قابلتوجه و ملموس میشوند و به خریداران در تأمین نیازهای اصلی کمک میکنند.
نظارت قانونمند: قوانین سختگیرانهای وجود دارد که فروشگاهها را ملزم میکند قیمت کالاها را حداقل ۳۰ روز پیش از آغاز بلک فرایدی ثابت نگه دارند و هرگونه افزایش قیمت پیش از حراج، تخلف محسوب میشود.
شفافیت اطلاعرسانی: رسانهها و سازمانهای حمایت از مصرفکننده گزارشهای دقیقی از روند قیمتها و تخفیفهای واقعی منتشر میکنند تا خریداران با آگاهی کامل تصمیمگیری کنند.
نتیجه این فرآیند، تبدیل شدن بلک فرایدی به یک «فرصت اقتصادی قابل اتکا» است که به خانوادهها در مدیریت هزینههای پایان سال یاری میرساند.
بلک فرایدی ایرانی: دام شبکههای اجتماعی و خریدهای بیبرنامه
در نقطه مقابل، تجربه جمعه سیاه ایرانی غالباً با رویکردی متفاوت همراه است. با نزدیک شدن به این مناسبت، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای خرید آنلاین با موجی از تبلیغات پرزرقوبرق، شمارش معکوسهای هیجانانگیز و توصیههای اینفلوئنسرها پر میشوند که فضایی از اضطرار و ترس از «جاماندن» را ایجاد میکند. ویژگیهای عمده بلک فرایدی ایرانی عبارتند از:
خریدهای هیجانی و بدون برنامه: بسیاری از مصرفکنندگان بدون تهیه لیست خرید، بدون بررسی قیمتهای گذشته و تنها تحت تأثیر تبلیغات لحظهای وارد میدان خرید میشوند.
قیمتسازی کاذب و تخفیفهای صوری: در موارد متعددی مشاهده شده که قیمت کالاها پیش از آغاز حراج افزایش مییابد و سپس با برچسب تخفیفهای بالا، به همان قیمت قبلی یا حتی بیشتر به فروش میرسد. این امر، تخفیفها را بیشتر به «تصویری ذهنی» برای مصرفکننده تبدیل میکند تا یک امتیاز واقعی.
تمرکز بر کالاهای غیرضروری: به دلیل هیجانی بودن تصمیمگیری، بخش قابل توجهی از خریدها به سمت اقلام غیرضروری و لوکس متمایل میشود که نه تنها به صرفهجویی کمک نمیکند، بلکه بار مالی اضافهای بر دوش خانوادهها میگذارد.
نبود سازوکار نظارتی شفاف: ضعف در نظارت بر قیمتگذاری و صحت تخفیفها، زمینه را برای سوءاستفاده فروشندگان فراهم کرده و اعتماد عمومی را خدشهدار میکند.
تکنیکهای روانی در جمعه سیاه: شگردهای جهانی و واقعیت ایرانی
استفاده از تکنیکهای روانشناختی برای تحریک خرید، امری رایج در صنعت فروش در سراسر جهان است. ایجاد حس کمبود زمان، محدودیت موجودی، و فوریت در تصمیمگیری، از جمله این شگردهاست. تفاوت کلیدی در اینجاست که در کشورهای توسعهیافته، این تکنیکها در کنار تخفیفهای واقعی به کار میروند، نه به جای آن.
اما در جمعه سیاه ایرانی، این شگردها گاهی به ابزاری برای پوشش تخفیفهای نامعتبر تبدیل میشوند. شمارش معکوسهای غیرواقعی، پیامهای اغراقآمیز درباره اتمام موجودی، یا ارائه بستههای ترکیبی که ظاهری ارزان دارند اما ارزش خرید چندانی ندارند، نمونههایی از این روشها هستند. این فضا، خریدار را به سمت تصمیمگیری سریع سوق میدهد، حتی اگر به کالای مورد نظر نیاز مبرم نداشته باشد.
چرایی هیجانیشدن خرید در جمعه سیاه ایرانی: تحلیلی جامعهشناختی
دکتر ابوالقاسم فاتحی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، معتقد است که برای درک ریشههای هیجان در خریدهای جمعه سیاه ایرانی، باید به عدم تطابق فرهنگی و اقتصادی آن با جامعه ایران پرداخت. او توضیح میدهد: «در آمریکا، بلک فرایدی هم ماهیت اقتصادی دارد و هم فرهنگی. این رویداد در آستانه کریسمس شکل میگیرد و برای طبقات خاص، نقش سوپاپ اطمینان را ایفا میکند تا اقشار با توان خرید کمتر، کالاهای مورد نیاز خود را تهیه کنند.» این رفتار در فرهنگ غربی معنا پیدا میکند، زیرا بخشی از چرخه مصرف و مناسک زمستانی آن جامعه است و با ساختارهای اقتصادی نظام سرمایهداری همخوانی دارد.
به باور دکتر فاتحی، مشکل از جایی آغاز میشود که این الگوی رفتاری «بدون پیوند فرهنگی» به کشور ما وارد میشود: «اینکه ما این الگو را وارد فرهنگ خودمان کنیم و برایش تبلیغ کنیم، بسیار خطرناک است. چون در واقع مبلغ و مبشر یک رفتار اقتصادی شدهایم که نه به لحاظ مبنای اقتصادی و نه مبنای فرهنگی با زیستبوم ما سازگار نیست؛ حتی میتوان گفت در تضاد است.»
او به سنتهای خرید ایرانی اشاره میکند که ریشههای عمیقتری دارند، مانند جمعهبازارها یا حراجهای پایان سال نزدیک به عید نوروز که متناسب با فرهنگ و اقتصاد بومی شکل گرفتهاند. دکتر فاتحی رهاشدگی سیاست فرهنگی و فقدان چارچوبهای نرم فرهنگی در کشور را عامل مهمی در رشد بیضابطه پدیدههایی مانند جمعه سیاه ایرانی میداند و بر نقش روشنگرانه رسانهها برای آگاهسازی جامعه درباره ابعاد غیر اقتصادی و فرهنگی این پدیده تأکید میکند.
جمعه سیاه: سودی تضمینشده برای فروشنده، وعدهای مبهم برای مشتری
در نگاه اول، تخفیفهای گسترده در جمعه سیاه ایرانی ممکن است به نفع خریدار به نظر برسد، اما دکتر فاتحی با تأکید بر ماهیت اقتصادی این رویداد، معتقد است که «فروشندگان سودشان را بردهاند» و تخفیفها لزوماً از جیب آنها پرداخت نمیشود. او توضیح میدهد که حتی با ۷۰ درصد تخفیف، ممکن است خریدار تصور کند که معاملهای به نفع او انجام شده است، اما از منظر فروشنده، ماجرا گونهای دیگر است:
ساخت مشروعیت و مقبولیت: تخفیفهای پرزرقوبرق مناسبتهایی نظیر جمعه سیاه، ابزاری برای ایجاد «مشروعیت» و «مقبولیت» پایدار برای فروشندگان در طول سال میشوند. این حراجها به خریدار این اطمینان را میدهند که فروشنده در مواقعی حاضر به کاهش سود خود است و در نتیجه، خرید با سود ۲۰۰-۳۰۰ درصدی در سایر ایام سال نیز قابل توجیه به نظر میرسد.
بهرهبرداری از شکاف اقتصادی: در جامعهای که شکاف اقتصادی و محرومیت نسبی وجود دارد، تقاضا برای خریدهای ارزانتر بالا میرود. خانوادههایی که توان مالی محدودی دارند، ناچار میشوند در چنین دورههایی برای تأمین ضروریات خود اقدام کنند و همین «تقاضای اجتماعی ایجاد شده»، بازار را فعال و سود فروشندگان را تضمین میکند.
کاهش خریدهای هیجانی در جمعه سیاه ایرانی: از آگاهسازی تا سیاستگذاری پایدار
برای مقابله با خریدهای هیجانی و پیامدهای منفی جمعه سیاه ایرانی، راهکارهای چندگانهای ضروری است:
افزایش آگاهی عمومی: رسانهها، خبرگزاریها و صداوسیما باید نقش فعالی در روشنگری درباره ماهیت واقعی این پدیده و تفاوتهای آن با الگوی جهانی ایفا کنند. آموزش شهروندان برای خریدی هوشمندانه و پرهیز از دامهای تبلیغاتی بسیار مهم است.
توصیههایی برای خریدی هوشمندانه:
تهیه لیست دقیق از نیازهای واقعی.
مقایسه قیمتها در طول سال و بررسی سابقه قیمت کالاها.
پرهیز از خریدهای هیجانی و تحت تأثیر تبلیغات اغواکننده.
سرمایهگذاری روی کالاهای ضروری و بادوام.
نظارت فعال نهادهای مسئول: قوه قضاییه، وزارتخانههای ذیربط و سازمان حمایت از مصرفکننده باید وظایف قانونی خود را در نظارت بر صحت تخفیفها و جلوگیری از قیمتسازی کاذب به شکل فعال و قاطع انجام دهند.
تدوین سیاست اقتصادی پایدار: مهمتر از همه، تدوین و اجرای یک سیاست اقتصادی سالانه و قابل پیشبینی برای حمایت از اقشار کمدرآمد و متوسط است. وجود فروشگاهها و مراکزی که نیازهای اساسی این طبقات را بهطور مستمر و با قیمت منطقی تأمین کنند، اطمینان خاطر را به جامعه بازگردانده و هیجان خریدهای لحظهای و پرریسک را به حداقل میرساند. این امر باید مستقل از مناسبتهایی چون جمعه سیاه ایرانی، در طول سال برنامهریزی و اجرا شود.
مطالب مرتبط
- پلتفرم ایکس با راهاندازی بازار اختصاصی، خرید و فروش نامهای کاربری را ممکن ساخت
- اولین برف پاییزی تهران ۵۰ سال قبل، پایتخت را غافلگیر کرد
- کاشت لوبیا در مدارس: بذر آگاهی زیستمحیطی و علم گیاهشناسی در دانشآموزان جوانه میزند
- راز نهفته در ساعات اولیه روز؛ مطالعات، زمان بهینه پیاده روی برای کاهش وزن را افشا میکند

لعیا آزاده
من فارغالتحصیل رشته رسانه و ارتباطات هستم و از همان دوران دانشگاه به پتانسیل فضای مجازی و رسانههای دیجیتال برای تولید محتوا علاقهمند شدم. فعالیت حرفهای خودم را از سال ۱۳۹۷ با مدیریت یک وبلاگ و شبکههای اجتماعی برای یک برند کوچک آغاز کردم. پس از کسب تجربه در زمینه تولید محتوای دیجیتال و بازاریابی، اکنون به عنوان دبیر سرویس محتوای دیجیتال در یک مجله اینترنتی شناختهشده فعالیت میکنم. تلاش من این است که با بهرهگیری از روندهای جدید، محتوایی جذاب و تعاملی برای مخاطبان تولید کنم.
